• العربية
  • English
  • فارسی
 
حضرت مهدی(عج) :

اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥)

   
 
 
 

اعجاز قرآن از نظر عالمان اهل سنت : فخر رازی (1)


«فخر رازى»

أبى عبد اللّه محمّد بن عمر بن حسين فخر رازى (ت 606 ه. ق) صاحب تفسير كبير، متكلّم و مفسر صاحب انديشه، در مورد اعجاز قرآن معتقد است كه قرآن كريم در اوج فصاحت، و در برگيرنده تمامى فنون كلام است.
اثبات اعجاز قرآن از نظر ايشان از دو طريق حصرى ممكن است:

1- نخست، مقايسه قرآن با ديگر كتابها و خطبه ‏ها، كه در آن صورت قرآن يا مساوى با سائر كلام فصحاء است، و يا زائد بر آنها و داراى برترى است و در صورت برترى، يا برترى به‏ حدّى نيست كه خارق عادت باشد و يا برترى در حدّى است كه خارق عادت و نقض عادت مى‏كند.

شكل اول يعنى تساوى قرآن با كلام سائر فصحاء و شكل دوم، يعنى برترى به حدّى كه خارق عادت نيست، هر دو در مورد قرآن، به هنگام مقايسه آن با ديگر كلامها، نادرست مى‏باشد، پس مى‏بايد شكل سوم، صحيح؛ باشد زيرا شكل ديگرى متصوّر نيست «1».

ايشان معتقد است كه قول اول و دوّم از آن‏جهت باطل و نادرست است كه اگر قرآن مساوى كلام فصحاء يا كمى برتر بود، ولى در حد خارق عادت نبود، پس مى ‏بايست در مقام معارضه و تحدى، عربها به‏مانند آن را بياورند؛ خواه به‏ صورت گروهى يا انفرادى، خواه چند سوره يا يك سوره، درحالى‏كه چنين امرى در تاريخ واقع نشده است.

ضمن آن‏كه عربها در شناخت لغت و اطلاع بر قوانين فصاحت و بلاغت، سرآمد روزگار خود و بر اين كار انگيزه نيز داشتند و وقتى نياورند، عجز آنها روشن مى‏گردد و ثابت مى‏شود كه قرآن كلام برتر و در حد خارق عادت، بوده و هست.

از اين روى قرآن همانند كلام آنها نبوده و تفاوت بين آن و كلام فصيح بسيار بوده است، به حدى كه اساسا مقايسه قرآن با ديگر كلامهاى فصحاء صحيح به ‏نظر نمى‏ رسيده؛ زيرا برترى قرآن كاملا محسوس مى‏باشد.

ايشان، طريق دوم را نيز در اثبات اعجاز فصاحتى و بلاغتى قرآن ، از طريق حصر چنين بيان مى‏ نمايد كه شأن قرآن از دو شكل خارج نيست، يا در اوج فصاحت و در حد معجزه هست و يا چنين نيست. اگر شكل اول باشد، روشن است‏
__________________________________________________
(1)- اعلم ان كونه معجزا يمكن بيانه من طريقين: الأوّل: ان يقال انّ هذا القرآن لا يخلو حاله من أحد وجوه ثلاثه:
اما ان يكون مساويا لسائر كلام الفصحاء أو زائدا على سائر كلام الفصحاء بقدر لا ينقض العادة أو زائد عليه بقدر ينقض و القسمان الاولان باطلان فتعيّن الثالث. التفسير الكبير، فخر رازى، ج 2، ص 115.

---------------------------------------------------------------------------------

كه اعجاز قرآن ثابت شده است و اگر شكل دوم باشد يعنى قرآن در اوج فصاحت نبوده است، پس مى‏بايد معارضه و مانندآورى آن ممكن باشد، ولى عدم معارضه و نياوردن به‏ مانند قرآن، با توجه به اينكه بر فرض مذكور، معارضه ممكن بوده و انگيزه هم بر آن وجود داشته است، خود معجزه و امرى خارق عادت است «1».

فخر رازى، طريق دوم را يعنى حصر از راه اوج فصاحتى را مناسبتر مى‏داند «2» و معتقد است كه در هنگام مقايسه قرآن با ديگر كتب و خطبه‏ ها و ...، برترى فصاحت و بلاغت قرآن مورد قبول مى‏باشد، زيرا فصاحت عرب در حد امور عادى و لكن فصاحت قرآن در حد اعلى و در نهايت آن است.

---------------------------------------------------------------------
(1) (1)- الطريق الثانى: ان نقول القرآن لا يخلوا اما ان يقال انه كان بالغا فى الفصاحة الى حد الاعجاز اولم يكن كذلك، فان كان الاول ثبت انه معجز و ان كان الثانى كانت المعارضة على هذا التقدير ممكنه فعدم اتيانهم بالمعارضه، مع كون المعارضه ممكنه و مع توفّر دواعيهم على الايتان بها، امر خارق للعادة. التفسير الكبير، همان‏.

(2)- قابل ذكر است كه طريق دوم يعنى اينكه قرآن يا در اوج فصاحت است و يا نيست و اگر نيست پس عدم اتيان خود امرى خارق العاده است، اين شكل با قول به صرفه سازگارى دارد كه امروزه مقبوليت عامه ندارد و شايد طريق اول سازگارتر باشد.

-----------------------------------------------------------------------------

اعجاز قرآن در نظر اهل بيت عصمت ع و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، ص: 107



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading