المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ.
مهدی(ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب فیالحِکَمِ و الآداب، ص ١٦)
بررسى سندى حديث سبعة احرف نزد علماى شيعه
براى تبيين جايگاه روايات مذكور نزد علماى شيعه و بررسى اعتبار آنها، نخست رجال و راويان در سند آنها مورد بررسى واقع مىشود.
با توجه به آن چه گذشت، تنها يك روايت از مجموعه روايات حديثى شيعه، مىتوانست در موضوع نزول الفاظ قرآن بر هفت حرف، مؤيدى بر روايات اهل سنت باشد كه سند آن چنين است:
صدوق، عن محمّد بن ماجيلويه قال: حدثني محمّد بن يحيى العطار، عن محمد بن أحمد، عن أحمد بن هلال، عن عيسى بن عبد اللّه الهاشمي، عن أبيه (عبد اللّه بن محمد)، عن آبائه (محمد بن عمر بن علي بن ابي طالب) قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: أتاني ....
در بررسى نگارنده، وثاقت راويان ذيل ثابت نشده است:
1. احمد بن هلال: او ابو جعفر عبرتائى متولد 180 و متوفاى 267 مىباشد. اكثر اقوال در مورد وى، حكايت از عدم اثبات وثاقت وى مىكند. شيخ طوسى در مورد وى مىگويد: «او اهل غلو، و در دين و اعتقاد مورد اتهام است.» «2» و در تهذيب در مورد او مىگويد: «روايات او مورد عمل نيست.» «3» در استبصار نيز مىگويد: «او فاسد المذهب است و احاديثى كه تنها او نقل كرده باشد، مورد توجه نيست.» «4»
شيخ صدوق در مورد او مىگويد: «او از ناصبين است و روايات او مورد تمسك نيست.» «5»
__________________________________________________
(1) بحار الانوار، ج 90، ص 4 و 97. به نقل از رسالة النعمانى فى صنوف القرآن.
(2) شيخ طوسى، فهرست، ص 36، رقم 97.
(3) تهذيب، ج 9، ص 204، ذيل ح، 812.
(4) استبصار، ج 3، ص 28، ذيل ح، 90.
(5) معجم رجال الحديث، ج 2، ص 350.
------------------------------------------------------------------------
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 242
--------------------------------------------------------------------------------------
نجاشى: «در مورد او نكوهشهايى از امام عسكرى عليه السّلام شنيده شده است. «1» علامه ابن داود: «روايات او مقبول نيست.» «2»
صاحب معالم: «ضعف او روشن است.» «3»
اردبيلى: «او از غلات است و روايات او مقبول نيست.» «4»
مامقانى: «حق اين است كه روايات او پذيرفته شده نيست.» «5»
آية اللّه خوئى: «بدون ترديد او از جهت اعتقاد، فاسد بوده است.» «6»
2. عيسى بن عبد اللّه الهاشمى: او مردد بين دو نفر است كه حكم به وثاقت او را مشكل نموده است. آية اللّه خوئى: «ظاهرا او مردد بين دو نفر است كه ظاهر كلام شيخ و برقى هم چنين است ... و به وثاقت آن نمىتوان حكم نمود.» «7»
3. عن أبيه (عبد اللّه بن محمد): علامه مامقانى در وثاقت او، ترديد مىنمايد و مىگويد: «گر چه امامى است، ولى مجهول و از نظر وثاقت ناشناخته است.» «8»
4. عن آبائه (عمر بن علي بن أبي طالب): مامقانى در مورد وى توقف مىكند و مىگويد: «شناخت و وثاقت او براى من حاصل نشده است.» «9» و آية اللّه خوئى مىگويد: «زيرا صدوق رواياتى را از او به على بن ابى طالب عليه السّلام مىرساند، و لكن اثر وضع و جعل در روايات او، آشكار است.» «10»
با تأمل در سند تنها روايت مؤيد بر سخن اهل سنت در سبعة احرف، مىتوان گفت
__________________________________________________
(1) رجال نجاشى، ص 83، رقم 199.
(2) علّامه حلّى، خلاصة الاقوال، ص 202.
(3) التحرير الطاووسى، ص 65.
(4) محقق اردبيلى، جامع الرواة، ج 1، ص 74.
(5) تنقيح المقال، شماره 573.
(6) معجم رجال الحديث، ج 2، ص 354.
(7) همان، ج 13، ص 201.
(8) مامقانى، تنقيح المقال، شماره 7060.
(9) همان، شماره 9024.
(10) معجم رجال الحديث، ج 13، ص 47.
--------------------------------------------------------------------------------------
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 243
--------------------------------------------------------------------------------------------
كه از مجموع هفت نفر راوى در سلسله سند آن، وثاقت چند نفر از آنها، براى همه يا جمعى از علما ثابت نشده است. دو نفر از آنها مورد تضعيف واقع شدهاند كه آنان، احمد بن هلال و عمر بن على (آبائه) مىباشند.
لذا حديث مذكور از جهت سند، معتبر به حساب نمىآيد. ضمن آن كه اساسا روايت مذكور هيچ دلالتى بر نزول قرآن بر هفت حرف ندارد، بلكه در آن بحث از قراآت بر هفت حرف است.