اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)
بالجمله، سالك الى اللَّه بايد به قلب خود در وقت «تسميه» بفهماند كه تمام موجودات ظاهره و باطنه و تمام عوالم غيب و شهادت، در تحت تربيت اسماء اللَّه، بلكه به ظهور اسماء اللَّه ظاهرند؛
و جميع حركات و سكنات او و تمام عالم به قيّوميّت اسم اللَّه الاعظم است؛ پس، محامد او از براى حق و عبادت و اطاعت و توحيد و اخلاص او همه به قيّوميّت اسم اللَّه است؛
و چون اين مقام و لطيفه الهيّه در قلب او محكم و مستقر شد به واسطه تذكر شديد كه غايت عبادات است- چنانچه خداى تعالى در خلوت انس و محفل قدس به كليم خود موسى بن عمران فرمود: إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي، «1»
غايت اقامه صلاة را ذكر خود قرار داد- پس، بعد از تذكّر شديد، راه ديگر از معارف به قلب عارف باز شود و جذب به عالم وحدت شود تا آنكه لسان حال و قلبش آن شود كه
بِاللَّه الْحَمْدُ للَّه «2» و أَنْتَ كَما أَثْنَيْتَ عَلى نَفْسِك و أعُوذُ بِكَ مِنْكَ. «3»
اين اجمالى از سرّ تعلّق «باء» بِسْمِ اللَّهِ، و شمّهاى از معارفى كه از آن استفاده شود؛ و اما اسرار «باء» و نقطه تحت الباء، كه در باطن، مقام ولايت علوى است و مقام جمع الجمع قرآنى است، پس، آن مجالى واسعتر مىخواهد.
و اما حقيقة الاسم، پس، از براى آن، مقام غيبى و غيب الغيبى و سرّى و سرّ السرّي است؛ و مقام ظهور و ظهور الظّهورى؛ و چون اسمْ علامت حق و فانى در ذات مقدّس است، پس، هر اسمى كه به افق وحدت نزديكتر و از عالم كثرت بعيدتر باشد، در اسميّت كاملتر است؛
و اتمّ الأسماء، اسمى است كه از كثرات حتى كثرت علمى، مبرّا باشد؛ و آن تجلّى غيبى احدى احمدى است در حضرت ذات به مقام «فيض اقدس» كه شايد اشاره به آن باشد كريمه شريفه أَوْ أَدْنى؛ «4»
و پس از آن، تجلّى به حضرت اسم اللَّه الاعظم است در حضرت واحديت؛ و پس از آن، تجلّى به «فيض مقدس» است؛ و پس از آن، تجليات به نعت كثرت است در
__________________________________________________
(1) همانا منم خداى يكتا، خدايى جز من نيست، پس مرا پرستش كن و نماز را براى ياد من بر پا دار (طه/ 14).
(2) سپاس او به خود اوست.
(3) ص 9، پاورقى 1.
(4). فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى (پس نزديك شد چنانكه فاصلهاش با او به قدر دو كمان يا نزديكتر بود)؛ نجم/ 9.
تفسير سوره حمد، ص: 21
--------------------------------------------------------------------------------
حضرات اعيان الى اخيرة دار التّحقّق؛ و نگارنده در رساله مصباح الهداية «1» و رساله شرح دعاى سحر «2» تفصيل اين اجمال را داده ام.
-------------------------------------------------------------------------
(1) مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية؛ در بيان حقيقت خلافت و ولايت بر مبناى عرفان نظرى و به سبك آثار بزرگان عرفا به عربى نگارش يافته است. اين اثر در شوال 1349 هجرى قمرى به انجام رسيده و در سال 1372 هجرى شمسى چاپ جديد آن با مقدمه و تحقيق و تصحيح، توسّط مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س) انجام پذيرفته است.
(2) شرح دعاى سحر؛ اوّلين تأليف حضرت امام است كه به سبك آثار عارفان بزرگ به زبان عربى نگارش يافته است. تاريخ نگارش اين اثر شريف در سال 1347 هجرى قمرى مىباشد. چاپ جديد آن با تصحيح و تحقيق از طرف مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س) منتشر شده است.