مَن ماتَ مِنكُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ كان كَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)
حديث سبعة احرف در جوامع حديثى شيعه:
هم چنان كه گذشت، حديث سبعة احرف، نخست در كتابهاى خصال صدوق و بصائر از صفّار و رسالة نعمانى از شيخ مفيد آمده است كه در مجموع چهار روايت مى باشد.
نخست به ذكر آنها و سپس به بررسى سندى و دلالت آنها پرداخته مىشود.
آن چهار روايت كه در كتب مذكور آمده است به دو بخش تقسيم مىشود:
الف) بخشى كه مىتواند همانند روايات اهل سنت در بحث سبعة احرف مورد استناد واقع شود.
ب) بخشى كه- گر چه در آنها واژه سبعة احرف يا مشابه آن به كار رفته است- اساسا مربوط به حوزه بحث نزول الفاظ قرآن بر هفت حرف نيست، بلكه مربوط به تفسير قرآن و معناى آن مىباشد. اينك به ذكر هر دو قسم آن پرداخته مىشود:
بخش اول:
يعنى بخشى كه مىتواند همانند روايات اهل سنت در حوزه سبعة احرف، مورد استناد واقع شود و مؤيدى براى روايات اهل سنت باشد، تنها يك روايت است كه مرحوم صدوق در کتاب خصال، آن را چنين روايت مىنمايد:
حدثنا محمد بن علي بن ماجيلويه قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، عن محمد بن أحمد، عن أحمد بن هلال، عن عيسى بن عبد اللّه الهاشمي، عن أبيه، عن آبائه قال: قال رسول اللّه:
أتاني آت من اللّه فقال: إنّ اللّه يأمرك أن تقرأ القرآن على حرف واحد. فقلت: يا ربّ! وسّع علىّ. فقال: إنّ اللّه يأمرك أن تقرأ القرآن على حرف واحد. فقلت: يا ربّ! وسّع على امّتي. فقال: إن اللّه يأمرك أن تقرأ القرآن على حرف واحد. فقلت: يا ربّ! وسّع على امّتي. فقال:
إنّ اللّه يأمرك أن تقرأ القرآن على سبعة احرف.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:
فرستادهاى از نزد خداوند آمد و فرمود: خداوند به تو امر مىكند كه قرآن را بر حرف واحد بخوانى. بدو گفتم: پروردگارا بر من توسعه بده. آن فرستاده گفت: خداوند امر مىكند كه قرآن را بر حرف واحد بخوانى. من گفتم پروردگارا بر امت من توسعه بده. آن فرستاده گفت:
پروردگار امر مىكند كه قرآن را بر يك حرف بخوانى. سپس من گفتم:
پروردگارا بر امت من توسعه بده. او گفت: خداوند امر مىكند كه قرآن را بر هفت حرف بخوانى. «1»
-----------------------------------------------------------------
(1) صدوق، خصال، ج 2، ص 11، ابواب السبعة. مرحوم مجلسى نيز به نقل از خصال آن را در بحار الانوار (ج 18، ص 49، ح 11، باب 7) ذكر مىنمايد.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، مودب ص: 240