أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .
هر حديثى، با معيارهاى ارزشيابى، مورد سنجش قرار مىگيرد و پس از دارا بودن ملاكهاى صحت، مورد استناد واقع مىشود. چنين اقدامى در مورد حديث سبعة احرف در نزد شيعه هم شده است. ملاكها و معيارهاى ارزيابى به اختصار چنين است:
وثاقت راوى:
منظور از وثاقت راوى، آن است كه راويان در حديث، از نخستين نفر كه از معصوم عليه السّلام نقل مىنمايد، تا آخرين نفر، مورد شناسايى قرار گيرند تا معلوم گردد كه مسلمان، حديث شناس و مورد اعتمادند. هم چنين بايد در ضبط حديث از حافظه و دقت كافى برخوردار باشند.
پس از بررسىهاى لازم اگر راويان كاملا مورد اعتماد بودند و آن چه را نقل مىنمايند، بدون كم و كاست و با دقت بود، آن روايت به شرط دارا بودن ديگر شرايط، مورد قبول خواهد بود.
اگر در سلسله روايتى حتى يك نفر، وضّاع باشد، آن روايت از اعتبار كافى برخوردار نخواهد بود؛ مگر آن كه مؤيداتى بر صحّت آن وجود داشته باشد. به همين خاطر و براى تشخيص حال راويان، علم رجال به وجود آمده است.
تظافر روايت:
از ديگر ملاكهاى بررسى اعتبار و عدم اعتبار روايت، تظافر آن است. زيرا اگر راويان آن روايت در هر طبقه به حدى باشند كه توافق آنان بر كذب محال باشد، روايت از حدّ تظافر گذشته و به تواتر رسيده است.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 249