اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥)
اهمیت دانشجویی
1- رسول خدا (ص) فرمود: دانشجوئى بر هر مسلمانى واجب است، همانا خدا دانشجويان را دوست دارد.
2-حضرت صادق عليه السلام فرمود: دانشجوئى واجب است.
3-امير المؤمنين (ع) ميفرمود: اى مردم بدانيد كمال دين طلب علم و عمل بدانست، بدانيد كه طلب علم بر شما از طلب مال لازمتر است زيرا مال براى شما قسمت و تضمين شده. عادلى (كه خداست) آن را بين شما قسمت كرده و تضمين نموده و بشما ميرساند ولى علم نزد أهلش نگهداشته شده و شما مأموريد كه آن را از اهلش طلب كنيد، پس آن را بخواهيد.
قرطبى و ابن عبد البر ( نزول قرآن و هفت حرف )
قرطبى در تفسير خود، الجامع لاحكام القرآن معتقد شده است كه منظور از سبعة احرف، معانى متقارب با الفاظ مختلف است. وى اين قول را نظريه اكثر اهل علم مىداند و مىگويد: «مراد از هفت حرف، هفت وجه از معانى متقارب با الفاظ مختلف است، مانند أقبل و تعال و هلّم.»
قرطبى اين قول را به ابن عبد البر هم نسبت مىدهد و معتقد است كه الفاظ مختلف را پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اجازه داده است تا با قراآت متفاوت خوانده شود. ولى در زمان عثمان، قرائت بر يك حرف شد و شش حرف ديگر زايل شدند و اكنون تنها قرآن بر يك حرف است. برداشت و نظريه قرطبى هم قابل قبول نيست. زيرا:
روش تفسير اجتهادى ( روشهاى تفسير قرآن)
آنچنان كه گذشت، تفسير در دوره تابعين و پس از آن، داراى تحوّلات مهمى شد، از جمله اينكه ميدان اجتهاد و خردورزى در غنىسازى تفسير، رونق فراوان گرفت.
گروهى از مفسران در برابر روش تفسير به مأثور، برآن شدند كه مىبايد براى خرد و اجتهاد مفسر، در فهم و تفسير آيات، سهم بيشترى در نظر گرفت. آنان روش تفسير اجتهادى و عقلى را بنيان نهادند. از نگاه اينان، قرآن، تحمل معانى و مفاهيم اجتهادى فراوانى را داشت؛ چنانكه از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم چنين نقل شده بود:
القرآن ذلول ذو وجوه فاحملوه على احسن الوجوه؛
حدیث
- از حفص گويد: از امام كاظم (ع) شنيدم به مردى مىفرمود: تو دوست دارى در دنيا بمانى؟ در پاسخ گفت: آرى، فرمود: براى چه؟ جواب گفت: براى خواندن قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، و امام (ع) چيزى نگفت: و پس از ساعتى فرمود: اى حفص! هر كه از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن را خوب نداند، در گورش به او
أصول الكافي / ترجمه كمرهاى، ج6، ص: 407
«آيا تطبيق آيات قرآن بر اكتشافات علمى صحيح است؟» ( اعجاز قرآن )
در بررسى پاسخ اين پرسش مىبايد به دو ديدگاه اشاره شود: برخى چنان راه افراط را پيش گرفتهاند كه آيات قرآن را با كمترين تناسب، بر يك سلسله فرضيات علمى و نه حقائق مسلم و قطعى، تطبيق كردهاند و به گمان خود، خدمتى در شناسائى قرآن نمودهاند. درحالىكه اينچنين تصورى صحيح به نظر نمىرسد زيرا فرضيات علمى همواره در حال تغيير و تحول است و قرآن يك واقعيت ثابت.
تطبيق آن بر يك سلسله امور متغير، منطقى نيست و نه خدمتى به علم و نه به دين است.
8- حركت فلكها:( اعجاز قرآن)
خداوند متعال مىفرمايد: هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ «او كسى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد كه هريك از آنها در مدارى در حركتند» . آيه مذكور، اشاره به حركت فلكها دارد كه در آسمان شناورند.
منظور از حركت خورشيد، حركت دورانى به دور خويش و يا حركتى است كه همراه منظومه شمسى دارد. گفته شده، تمامى فلكها در حركتى شناورند كه علم امروز به برخى از آنها رسيده است ولى قرآن در هزار و چهارصد سال پيش بر آن اشاره نموده است.
2- سه چيز است كه خداى عز و جل حساب آنها را از مؤمن نميكشد
امام ششم فرمود مؤمن در سه چيز محاسبه نميشود طعامى كه ميخورد، جامعهاى كه مىپوشد، زن شايستهاى كه باو كمك ميكند و عفت او را حفظ ميكند.
الخصال / ترجمه كمرهاى، ج1، ص: 109
تفاسیر اهل سنت ( کتاب روشهای تفسیر )
12- تفسير القرآن العظيم
تأليف عماد الدين ابو الفداء اسماعيل بن كثير قرشى دمشقى (م 774 ق) و به زبان عربى است كه معروف به تفسير ابن كثير و از مشهورترين تفسيرهاى روايى اهل سنت است.
______________________________
(1). ايازى، همان، ص 247.
(2). ايازى، همان، ص 598؛ ذهبى، التفسير و المفسرون، ج 1، ص 310.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 208
او محدّث، فقيه، مفسر و داراى مذهب فقهى شافعى بوده و صاحب آثارى، مانند الباعث الحثيث الى معرفة علوم الحديث و فضائل القرآن و تاريخ جمعه و كتابته است. تفسير او در بين اهل سنت متداول و مورد توجه بوده است.
تفاسیر اهل سنت ( کتاب روشهای تفسیر )
12- تفسير القرآن العظيم
تأليف عماد الدين ابو الفداء اسماعيل بن كثير قرشى دمشقى (م 774 ق) و به زبان عربى است كه معروف به تفسير ابن كثير و از مشهورترين تفسيرهاى روايى اهل سنت است.
______________________________
(1). ايازى، همان، ص 247.
(2). ايازى، همان، ص 598؛ ذهبى، التفسير و المفسرون، ج 1، ص 310.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 208
او محدّث، فقيه، مفسر و داراى مذهب فقهى شافعى بوده و صاحب آثارى، مانند الباعث الحثيث الى معرفة علوم الحديث و فضائل القرآن و تاريخ جمعه و كتابته است. تفسير او در بين اهل سنت متداول و مورد توجه بوده است.