اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ كما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)
بسم رب الشهدا والصدیقین
اینجانب ناصرالدین باغانی بنده ی حقیر در درگاه خداوندم.
چند جمله ای را به رسم وصیت می نگارم. سخنم را درباره ی عشق آغاز می کنم ما را به جرم عشق موأخذه می کنند.گویا نمی دانند که عشق کناه نیست امّا کدام عشق؟ خداوندا معبودا عاشقا،مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم ودیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی کرد پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی.